محصولات داروگر با قدمتی نزدیک به یک قرن، به بخشی از حافظهی جمعی ایرانیان بدل شدهاند. عطر صابون نخلنشان داروگر بسیاری را به یاد خانهی پدربزرگ و مادربزرگ و حوضهای کاشی میاندازد و بستهبندی آشنای شامپوی تخممرغی با طراحی خمرهای خود، در خاطرات خوشایند حمامهای کودکی روح میدمد. حتی نسلهای جوانتر که امروز با قفسههای مملو از برندهای متنوع خارجی و داخلی روبهرو هستند، نام داروگر را خوب میشناسند و چهبسا خودشان هم از برخی محصولات آن استفاده کردهاند.
یادمانی از عصرهای بیتکلف که هنوز طنین حضورش در زندگی پر شتاب مدرن شنیده میشود. ارزش فرهنگی این برند تا حدی است که حتی در زبان و ادبیات غیررسمی ما وارد شده و یا در برنامههای نوستالژی رسانهها از آن یاد میشود. داروگر نه فقط یک کارخانه، که بخشی از زندگی و خاطرهی جمعی جامعهی ایران بوده و هست.
تولد یک برند پیشگام
اواخر دهه ۱۲۹۰ خورشیدی و اوایل دوران نوگرایی پهلوی اول، ایدهی راهاندازی صنعتی مدرن در حوزهی بهداشت شکل گرفت. در سال ۱۳۰۷ خورشیدی، غلامرضا داروگر نخستین گام بزرگ را برداشت و اولین کارخانهی صنعتی تولید صابون در ایران را در شهر اصفهان بنیان گذاشت. اولین محصول این کارخانه صابون «سوبُلْمه» نام داشت که به عنوان قدیمیترین صابون صنعتی وارد بازار ایران شد. این اقدام در زمانی صورت گرفت که بهداشت فردی و استفاده از فرآوردههای شوینده در کشور عمدتاً متکی به روشهای سنتی یا محصولات وارداتی بود. تأسیس کارخانهی داروگر در سال ۱۳۰۷ را میتوان نمادی از آغاز مدرنیزاسیون صنعت شوینده در ایران دانست؛ رویدادی که نشان داد صنایع ایرانی توانایی تولید محصولات بهداشتی با کیفیت را در داخل کشور دارند.
غلامرضا داروگر، در ادارهی این کسبوکار پیشگام، با چالشهای فراوانی روبهرو بود. با این حال طی ۱۳ سال، کارخانهی کوچک اصفهان رشد کرد و در سال ۱۳۲۰ (همزمان با سالهای پرتلاطم اشغال متفقین در جنگ جهانی دوم) به تهران منتقل شد. انتقال به پایتخت دسترسی داروگر به بازارهای گستردهتر و فناوریهای جدید را فراهم کرد. در همین دوره بود که دامنهی محصولات شرکت از صابون فراتر رفت و انواع شامپو و دیگر مواد شوینده نیز به سبد تولیدات اضافه شد. مطابق با دادههای رسمیو سرانجام در سال ۱۳۳۶ خورشیدی شرکت داروگر بهطور رسمی به ثبت رسید و محصولاتش با نام «داروگر» روانهی بازار گشت. کمتر از دو دهه بعد، در سال ۱۳۵۲ و در اوج دوران رونق اقتصادی قبل از انقلاب، شرکت داروگر نام خود را به «شرکت سهامی عام کف» تغییر داد تا با هویتی جدید، فعالیتش را گسترش دهد. این تغییر نام با تنوعبخشی بیشتر به محصولات همراه شد و آغازگر دورهی طلایی داروگر گشت.
در دهههای ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰، داروگر تبدیل به برندی شناختهشده و معتبر در میان مردم شد و بهعنوان نخستین تولیدکنندهی صنعتی فرآوردههای بهداشتی در ایران، پایهگذار استانداردهای جدیدی در حوزهی بهداشت و نظافت گشت. داروگر در این سالها نه فقط یک تولیدکننده، بلکه معلم فرهنگ بهداشت مدرن در ایران بود و نشان داد که کالاهای بهداشتی داخلی میتوانند کیفیتی همطراز نمونههای خارجی داشته باشند.
میراث نوآوریهای داروگر در بازار ایران
با گسترش فعالیتهای داروگر در دهههای میانی قرن، این شرکت دست به نوآوریهای متعدد زد که برخی از آنها تا امروز در حافظهها ماندگار مانده است. یکی از این نوآوریها تولید پودر لباسشویی ایرانی بود. داروگر نهتنها نخستین تولیدکنندهی صابون صنعتی، بلکه پایهگذار تولید پودر لباسشویی در ایران نیز بهشمار میآید. در دورانی که شستوشوی لباسها عمدتاً با صابونهای قالبی یا روشهای سنتی صورت میگرفت، عرضهی پودر لباسشویی جدید داروگر تحولآفرین بود و بهسرعت جای خود را در خانههای مردم باز کرد.
از دیگر نوآوریهای داروگر، عرضهی شامپو به عنوان جایگزینی مدرن برای شستن مو بود. مشهورترین محصول در این حوزه شامپوی تخممرغی داروگر بود که نخستینبار دهها سال پیش معرفی شد. ایدهی ترکیب تخممرغ در شامپو، با توجه به باور سنتی دربارهی تأثیر مفید زردهی تخممرغ بر مو، ابتکاری جالب بود و مورد استقبال عموم قرار گرفت. این شامپو با بستهبندی خمرهای شکل و رنگبندی خاص خود، بیش از نیم قرن است که روی قفسهی فروشگاههای بزرگ و کوچک قرار دارد. جالب آنکه طرح و ترکیب رنگ بستهبندی این محصول طی دههها تقریباً دستنخورده باقی مانده و همان ظاهر نوستالژیک گذشته را حفظ کرده است.
اما شاید انقلابیترین نوآوری داروگر در عرصهی شویندههای خانگی، تولید مایع ظرفشویی بود. در سال ۱۳۵۲، همزمان با تغییر نام شرکت به کف، داروگر اولین مایع ظرفشویی ایرانی را با نام تجاری «ریکا» به بازار عرضه کرد. پیش از آن، شستن ظروف عمدتاً با پودرهای شوینده یا حتی شن و ماسهی نرم انجام میشد. ریکا خیلی زود جای خود را در آشپزخانههای ایرانی باز کرد و با قدرت پاککنندگی مؤثر و کفکنندگی بالا، فرهنگ شستوشوی ظروف را دگرگون کرد. شهرت ریکا به حدی رسید که نام آن در زبان محاوره مترادف مایع ظرفشویی شد؛ بهطوریکه هنوز هم بسیاری از مردم هنگام خرید مایع ظرفشویی از لفظ ریکا استفاده میکنند؛ حتی اگر منظورشان برند دیگری باشد. ورود ریکا به بازار، نمونهای از قدرت برندینگ داروگر و تأثیر آن بر زندگی روزمرهی مردم است؛ این محصول نشان داد که چگونه یک نوآوری میتواند به سرعت جزئی از فرهنگ زبانی و رفتاری جامعه شود.
در کنار این محصولات، داروگر در ادواری خاص، با همکاری متخصصان و بهرهگیری از تکنولوژیهای نوین، محصولاتی مطابق با استانداردهای جهانی ارائه داد. برای مثال، خمیردندانهای داروگر با فرمولاسیون جدید و بستهبندی مدرن عرضه شدند تا سبد محصولات بهداشت فردی شرکت کاملتر شود. همچنین داروگر تولید انواع کرمهای دست و صورت و دیگر محصولات آرایشی-بهداشتی را نیز در برهههایی در دستور کار داشت و از این طریق به فرهنگ مراقبت شخصی در ایران کمک کرد. هر نوآوری داروگر یک قدم در جهت تغییر عادات بهداشتی جامعهی ایرانی بود؛ قدمهایی که این برند باسابقه را به پیشگام صنعت شوینده و شویندهی کشور تبدیل کرد..
نقش فرهنگی و اجتماعی داروگر
برای درک جایگاه داروگر در فرهنگ عمومی، کافی است به خاطرات جمعی چند نسل از ایرانیان بنگریم. داروگر فراتر از یک نام تجاری، به بخشی از سبک زندگی مردم تبدیل شده بود.
پس از انقلاب ۱۳۵۷ نیز داروگر حضور پررنگ خود در رسانهها را حفظ کرد. در دهههای ۱۳۷۰ و ۱۳۸۰ خورشیدی، آگهیهای تلویزیونی محصولات داروگر بسیار پربیننده و خاطرهانگیز بودند. در این دوران، داروگر برای تبلیغ محصولات شوینده خود از یک عروسک قورباغه به نام «قورقوری» استفاده میکرد. این شخصیت در مجموعهای از تیزرهای موزیکال ظاهر میشد و برای کودکان دههی ۷۰ بسیار جذاب بود. به این ترتیب، داروگر موفق شد پیوندی عاطفی نهتنها با بزرگسالان بلکه با کودکان هر نسل برقرار کند و به نوعی آنها را به سفیران برند خود تبدیل نماید.
از منظر اجتماعی، داروگر نقشی فراتر از یک تولیدکننده ایفا کرد. این شرکت طی دههها هزاران فرصت شغلی ایجاد نمود و به رونق صنعتی ایران یاری رساند. کارخانهی داروگر در دوران اوج خود بیش از ۱۰۰۰ کارگر را در مجموعهی خطوط تولیدی گستردهاش به کار گرفته بود. بسیاری از این کارگران از نسلهای مختلف یک خانواده بودند که شغل پایدار در داروگر به بهبود معیشت آنان کمک کرده بود. داروگر در کنار دیگر برندهای اصیل ایرانی مانند ارج (لوازم خانگی)، کفش ملی (پاپوش) و پارسالکتریک (لوازم الکترونیک)، بخش مهمی از اقتصاد ملی را در دورهای تشکیل میداد که مردم بخش عمدهی نیازهای خود را از تولیدات داخلی تأمین میکردند. حضور برندهایی چون داروگر، حس غرور و خودکفایی صنعتی را در جامعه تقویت میکرد و نشان میداد تولید ملی میتواند پاسخگوی نیازهای کشور باشد.
چالشها و تغییرات مالکیتی
مسیر نزدیک به صد سالهی داروگر، تنها آکنده از موفقیت و خاطرههای خوش نبوده است. این برند باسابقه، در فراز و نشیبهای تاریخ معاصر ایران با چالشهای جدی نیز مواجه شده است. نخستین نقطهی عطف بزرگ پس از سالهای طلایی، انقلاب ۱۳۵۷ بود. در سال ۱۳۵۸ و به دنبال تصویب قوانینی چون «قانون حفاظت و توسعهی صنایع ایران»، شرکت داروگر مانند بسیاری از صنایع بزرگ آن زمان، از مالکیت خانوادهی داروگر خارج شد و به نهادهای دولتی و حکومتی واگذار گشت. در پی این تغییر مالکیت و انتقال مدیریت از بخش خصوصی کارآزموده به بدنهی دولتی، انعطافپذیری و بهرهوری شرکت تحتتاٰثیر قرار گرفت. با این حال، داروگر در دههی ۱۳۶۰ (سالهای جنگ تحمیلی) و دههی ۱۳۷۰ همچنان به فعالیت ادامه داد و حتی به گفتهی برخی منابع، دوران رونق هلدینگ داروگر در دههی ۶۰ و ۷۰ همچنان ادامه داشت. محصولات پرآوازهای نظیر صابون نخلزیتون، پودر لباسشویی دریا و شوما، مایع ظرفشویی ریکا و کرمهای داروگر در این سالها نیز بازار خود را حفظ کردند. هرچند شاید سرعت نوآوری و تبلیغات در حد قبل نبود، اما اعتبار دیرینهی برند و نیاز بازار سبب شد چرخ تولید داروگر همچنان بچرخد.
پس از پایان جنگ و در اواخر سال ۱۳۶۸ خورشیدی، سیاستهای اقتصادی به سمت خصوصیسازی و بازار آزادتر حرکت کرد. در پی این سیاستها، بخشی از سهام شرکت داروگر (کف) در سال ۱۳۶۹ برای اولین بار در بورس اوراق بهادار تهران عرضه شد. طی سالهای بعد، ترکیب سهامداران شرکت، تلفیقی از نهادهای دولتی و سهامداران خرد بود. برای نمونه، تا اواخر دههی ۱۳۸۰ بانک ملی و بنیاد شهید از سهامداران عمدهی داروگر بودند.
نقطهی عطف مهم بعدی در تاریخ شرکت، خصوصیسازی کامل داروگر در سالهای پایانی دههی ۱۳۸۰ بود. در سال ۱۳۸۸ حدود ۳۶٪ از سهام هلدینگ داروگر به یک سرمایهگذار خصوصی به نام بیژن اسماعیلی واگذار شد و او یک سال بعد با خرید باقیماندهی سهام عمده (شامل سهم سازمان اقتصادی کوثر) عملاً مالک اصلی و مدیرعامل هلدینگ داروگر شد. انتظار میرفت این انتقال به بخش خصوصی چابک، جان تازهای به شرکت بدهد و داروگر را وارد عصر جدیدی از رشد و سرمایهگذاری کند؛ اما در عمل، اوضاع برخلاف انتظار پیش رفت.
در دههی ۱۳۹۰، نشانههای افول در داروگر آشکار شد. گزارشهای مالی نشان میداد که زیان انباشتهی شرکت روندی تصاعدی یافته است؛ طبق برآورد یکی از گزارشهای رسانهای، تنها طی چهار سال پس از واگذاری سهام شرکت (حدود ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۶) زیان انباشتهی داروگر ۲۷۰ برابر شد. همچنین بدهیهای سنگین مالیاتی و بانکی بر دوش شرکت افتاد و نقدینگی لازم برای ادامهی تولید تضعیف گشت. مدیریت جدید بهجای سرمایهگذاری در بهروزرسانی ماشینآلات و تبلیغات، عمدتاً درگیر مسائل مالی و حقوقی بود. از سال ۱۳۹۵ به بعد، هر از چندی اخباری مبنی بر توقف تولید یا تعطیلی قریبالوقوع داروگر در رسانهها منتشر میشد که البته گاهی توسط مدیران تکذیب میگشت. با این حال شواهد عینی حکایت از کاهش شدید تولید داشت؛ گفته میشود تولیدات شرکت از حدود ۷۴ هزار تن در سال ۱۳۸۹، به ۲۲ هزار تن در سال ۱۳۹۹ سقوط کرد و تعداد کارگران نیز از بیش از ۱۲۰۰ نفر به کمتر از صد نفر در اواخر دههی ۹۰ کاهش یافت. مشکلات نقدینگی باعث تأخیرهای طولانی در پرداخت دستمزد و بیمهی کارکنان شد و برخی کارگران ناچار شدند پیگیر مطالبات عقبافتادهی خود از مجاری قضایی باشند.
اوج بحران در خرداد ۱۴۰۲ رخ داد؛ زمانی که خبر پلمپ شدن کارخانهی داروگر، به دلیل ناتوانی در پرداخت بدهیهای مالیاتی، منتشر شد. این خبر موجی از نگرانی و واکنش را در جامعه برانگیخت. بسیاری نمیتوانستند باور کنند که برند ۹۵ سالهی داروگر در آستانهی خاموشی کامل قرار گرفته است. گزارشها حاکی از آن بود که حقوق کارگران باقیمانده بیش از چهار ماه پرداخت نشده و بیمهی آنها نیز معوق مانده است. تعداد کارگران فعال به زحمت به ۵۰ نفر میرسید و تولید تقریباً به حالت تعلیق درآمده بود. یکی از نمایندگان کارگری در آن روزها به تلخی گفت: «این برند قدیمی نفسهای آخرش را میکشد». کار به جایی رسید که برخی کارشناسان عنوان کردند داروگر اکنون عملاً برندی مرده است که فقط پوستهای از آن باقی مانده و از آن شرکت خوشنام قدیم دیگر خبری نیست.
تحلیلگران، شرایط پیشآمده را نتیجهی دو ضربهی سنگین میدانند: نخست تغییر مالکیت در سال ۵۷ و دوم واگذاری به مالک خصوصی جدید؛ دو رویدادی که هر یک به نوعی در افول تدریجی برند مؤثر بودند.
با این همه، داستان داروگر در این نقطه پایان نیافت. پس از رسانهای شدن بحران ۱۴۰۲، تشکلهای کارگری و مسئولان دولتی برای نجات این میراث صنعتی به تکاپو افتادند. در ۱۰ خرداد ۱۴۰۲ با تلاش کانون شوراهای اسلامی کار، کارخانه از پلمپ خارج شد و یکی از سالنهای تولیدی دوباره بازگشایی گشت. کارگران اخراجشده مجدداً به سر کار فراخوانده شدند و مقامات قول همکاری دادند تا مشکلات مالیاتی و حقوقی شرکت هرچه سریعتر برطرف شود. هرچند هنوز چالشهای بزرگی پیشروی داروگر است، این بازگشایی روزنهی امیدی بود که نشان داد ارادهای برای احیای این برند ریشهدار وجود دارد. حتی بحثهایی پیرامون اهلیت مالک خصوصی مطرح شد و برخی خواستار بررسی مجدد صلاحیت او و نحوهی واگذاری شدند. مقامات کارگری تصریح کردند که نباید گذاشت نامهای معتبری چون داروگر به چنین سرنوشت تلخی دچار شوند و برای همیشه از صحنهی تولید کشور محو گردند.
سایر برندها و شرکتهای وابسته به داروگر
با استناد به پایگاه داده رسمیو، هلدینگ داروگر طی دههها شبکهای از شرکتهای زیرمجموعه و برندهای وابسته را نیز در دل خود پرورش داد. این بنگاههای متنوع، گسترهای از صنایع شوینده، غذایی و دارویی را در بر میگرفتند و نشاندهندهی رویکرد توسعهمحور داروگر در اقتصاد ایران بودند.
از جمله این شرکتها میتوان به تولیپرس اشاره کرد؛ تولیدکنندهی باسابقهی مواد شوینده که بسیاری از خانوادهها نام آن را بر روی پودرها و مایعهای پاککننده دیدهاند. شرکت روغن نباتی جهان یکی دیگر از برندهای مطرح گروه داروگر بود که در حوزهی صنایع غذایی فعالیت داشت و سهم قابل توجهی از بازار روغن نباتی ایران را در اختیار گرفت. علاوهبراین، شرکت کیمیا ایران و تولیدارو در زمینهی محصولات بهداشتی و دارویی به توسعهی سبد تولیدات هلدینگ کمک کردند.
این شبکهی گسترده که در دورههایی نماد توانمندی تولید ملی بود، با هدف تنوعبخشی به درآمدها و تثبیت جایگاه داروگر در بازارهای مختلف شکل گرفت. هرچند در سالهای اخیر مدیریت این مجموعهی بزرگ با چالشهایی جدی روبهرو شد، اما نامهایی چون تولیپرس و روغن جهان همچنان برای بسیاری یادآور سالهای اقتدار هلدینگ داروگر هستند.
برای مشاهدهی شبکه ارتباطی داروگر، به سایت رسمیو مراجعه کنید.
🔗 مشاهدهی گراف شبکهی ارتباطی داروگر
چشمانداز و افقهای آینده
اکنون که داروگر به آستانهی صدسالگی نزدیک میشود، سرنوشت این برند کهن به تصمیمها و ارادههای سالهای پیشرو گره خورده است. هرچند بحرانهای مالی و مدیریتی، تولید آن را به مرز توقف کشانده، اما بازگشایی کارخانه و حمایت تشکلهای کارگری در تابستان ۱۴۰۲ روزنهای از امید گشوده است.
اتکا به میراث نوستالژیک و اعتماد نسلهای گذشته میتواند نقطهی عزیمت احیای داروگر باشد؛ احیایی که مستلزم نوآوری در محصولات، توجه به کیفیت و سرمایهگذاری در فناوریهای روز است. در این مسیر، بازنگری در شیوههای مدیریت و بررسی راهکارهای تقویت مالکیت میتواند به تداوم تولید و صیانت از نام داروگر کمک کند.
در افق پیشرو، صدمین سالگرد تأسیس این برند فرصتی استثنایی است تا داروگر با بازآفرینی هویت خود، دوباره در اوج بایستد؛ پیوندی دوباره میان خاطرات گذشته و نیازهای امروز مصرفکنندگان ایرانی.
سخن پایانی
برند داروگر بخشی ارزشمند از تاریخ صنعتی و اجتماعی ایران است؛ میراثی گرانسنگ که هرچند امروز با چالشهای جدی روبهرو شده، اما درسهای بزرگی در آن نهفته است. داروگر نشان میدهد ساختن یک برند ماندگار، در گرو شناخت نیاز جامعه، خلاقیت مستمر و پایبندی به کیفیت است. زوال تدریجی این نام آشنا نیز یادآوری میکند که برای بقای یک برند ریشهدار، نوگرایی در مدیریت و سازگاری با زمانه ضرورتی انکارناپذیر است.
امروز اگرچه داروگر دوران دشواری را پشت سر میگذارد، اما نامش همچنان زنده است و ردپایش در خاطرات و خانههای ما باقی مانده است. این نام درعینحال که میتواند الهامبخش کارآفرینانی باشد که میخواهند با جسارت و خلاقیت میراثی تازه بنا کنند، زنگ هشداری است که بازگو میکند مدیریت نادرست میتواند حتی دیرپاترین برندها را به خطر بیندازد. امیدواریم در آینده با تلاش جمعی داروگر دوباره قد علم کند و این گنجینهی نوستالژی ایرانی را بار دیگر درخشان ببینیم.
ما در رسمیو، تاریخچه و قصهی برندهای ایرانی را روایت میکنیم. اگر مشتاق شنیدن روایتهای بیشتر هستید، مجلهی رسمیو را دنبال کنید.