درست در روزگاری که بوی رب خانگی، عطر خاطرهانگیز حیاط خانهها بود و زنان با طبع آفرینشگر و تحولآفرین خود، گوجههای رسیده و سرخ را زیر نور آفتاب به ربهای غلیظ و خوشرنگ تبدیل میکردند، در گوشهای از این سرزمین، مردی به تجربهای نو و گامی جسورانه در صنعت غذا میاندیشید و قصد داشت اعتماد و خاطرهی معطر غذاهای خانگی را با استانداردهای نوین صنعتی و بهداشتی پیوند بزند. او میخواست به خانوادههای ایرانی نشان دهد که میتوان همان عطر و طعم خانگی را با کیفیتی تضمینشده و در بستهبندیهای مدرن به خانهها آورد.
در میانهی دههی چهل خورشیدی، در دشتهای حاصلخیز مرغاب، نزدیکی شهرستان کازرون، سناتور علیقلی خان هدایت، بذر برندی را در خاک کاشت که قرار بود روزی طعم مشترک خاطرات نسلهای ایرانی را رقم بزند؛ بذری که در سفرههای ایرانی با نام «یکویک» شناخته میشود.
این مقاله، تلاشی است برای بازخوانی مسیر پر فراز و نشیبی که «یکویک» پیموده است؛ از نخستین بذری که در خاک کاشته شد تا گسترش سبد محصولات، عبور از چالشهای تولید و تلاش برای یافتن جایگاهی ویژه در ذهن و ذائقهی مردم.
علیقلی خان هدایت؛ مؤسس برند یکویک
خاندان هدایت، از خاندانهای ریشهدار و صاحبنام ایران بهشمار میآید؛ سلسلهای که پیشینه و شجرهنامهی خود را به کمال خجندی، شاعر نامدار همعصر حافظ شیرازی، بازمیگرداند. در گذر قرون، چهرههایی برجسته در عرصههای ادب، سیاست و دیوانسالاری از این تبار برخاستهاند و بیتردید، صادق هدایت (نویسندهی برجستهی داستان ماندگار بوف کور) از شناختهشدهترین فرزندان این خاندان است.
این خاندان در دورهی قاجار، از ارکان ساختار قدرت محسوب میشد و در دوران پهلوی نیز نقش فعالی در نوسازی کشور ایفا کرد.
علیقلی خان هدایت (۱۳۵۴–۱۲۷۷ خورشیدی) یکی از شخصیتهای برجستهی سیاسی و اقتصادی ایران، فرزند مرتضیقلی خان صنیعالدوله (اولین رئیس مجلس شورای ملی و از رجال برجستهی دوران قاجار) و احترامالسلطنه (دختر مظفرالدینشاه قاجار) بود. پس از درگذشت مادرش در کودکی و قتل پدرش توسط محمدعلیشاه در دوران استبداد صغیر، تحت حمایت مالی دربار قرار گرفت و ماهیانه مقرری قابلتوجهی دریافت میکرد. در این زمان علیقلی خان هدایت دوازدهساله بود.
هدایت در سالهای جوانی برای تحصیل به آلمان رفت و رشتهی کشاورزی را بهعنوان زمینهای عملی برای آیندهی حرفهای خود برگزید. پس از بازگشت به ایران، با تکیه بر پشتوانهی مالی دربار، زمینهای گستردهای را در اطراف شیراز خریداری کرد و به یکی از ملاکان بزرگ استان فارس تبدیل شد.
در سال ۱۳۱۱ خورشیدی، با حمایت عمویش مهدیقلی هدایت (مخبرالسلطنه) که در آن زمان نخستوزیر بود، بهعنوان نمایندهی ایلات خمسهی فارس، وارد دورهی نهم مجلس شورای ملی شد و تا پایان دورهی سیزدهم این جایگاه را حفظ کرد. پس از آن، از دورهی دوم تا ششم مجلس سنا، بهعنوان سناتور ایفای نقش کرد.
سرانجام در سال ۱۳۴۶، علیقلی خان هدایت با تأسیس شرکت دشت مرغاب در منطقهی حاصلخیز فارس، بنیان برند نامآشنای «یکویک» را گذاشت؛ برندی که با گذر زمان، به یکی از ماندگارترین نامها در تاریخ صنعت غذایی ایران بدل شد.
جوانهی یکویک در دشت مرغاب
در میانهی دههی چهل خورشیدی، در روزگاری که ایران گامهای نخست را برای صنعتیسازی گسترده برمیداشت، سناتور علیقلی هدایت، با آیندهنگری و بینش کارآفرینانه، چشم به سرزمینی حاصلخیز در جنوب کشور دوخت. او به پشتوانهی تحصیلات آکادمیک خود در رشتهی کشاورزی و با بینشی پیشرو و عمیق نسبت به آیندهی صنعتی ایران، در سال ۱۳۴۶، بنای مجموعهای را در حوالی شهرستان کازرون در منطقهی دشت مرغاب بنیان گذاشت که بعدها به یکی از نمادهای صنایع غذایی ایران بدل شد: شرکت دشت مرغاب، با نام تجاری آشنای «یکویک».
انتخاب محل احداث کارخانه، هوشمندانه و با درک عمیقی از مزیتهای اقلیمی انجام گرفت. منطقهی دشت مرغاب با زمینهای حاصلخیز، منابع آب مناسب و دسترسی به محصولات زراعی نظیر گوجهفرنگی، خیار، سبزیجات و انواع میوهها، بستر مطلوبی برای ایجاد یک زنجیرهی کامل از تولید تا بستهبندی فراهم میکرد. هدف هدایت فراتر از راهاندازی یک واحد تولیدی بود؛ او میخواست نمونهای از پیوند «صنعت» و «کشاورزی» را به شکل واقعی در ایران به اجرا درآورد.
با تجهیز این مجموعه به ماشینآلات صنعتی مدرن و جذب نیروهای آموزشدیده، کارخانه بهسرعت به بهرهبرداری رسید. محصول اولیه، رب گوجهفرنگی بود؛ فرآوردهای که که با بستهبندی شیشهای شفاف، غلظت بالا، رنگ طبیعی و طعمی مطبوع، خیلی زود توجه مصرفکنندگان را به خود جلب کرد.
«یکویک»، از همان سالهای نخست، مسیر تمایز را برگزید: استفاده از مواد اولیهی مرغوب، تکیه بر تولید بهداشتی، کنترل کیفیت مستمر و بستهبندی استاندارد. در زمانی که هنوز بسیاری از خوراکیها به شکل فلهای یا غیربهداشتی عرضه میشدند، این برند نوپا موفق شد تصویر تازهای از مواد غذایی آماده، در ذهن جامعه ترسیم کند.
اما آنچه یکویک را از یک کارخانهی کنسروسازی فراتر برد، درک دقیق مدیران آن از مفهوم «برند» بود؛ اینکه برند نه صرفاً یک نام تجاری، بلکه یک هویت است که باید با کیفیت، اعتماد و تجربهی مثبت همراه شود.
تنوع طعمها؛ تثبیت یکویک در ذهن و سفرهی ایرانیان
با آغاز فعالیت رسمی شرکت دشت مرغاب در سال ۱۳۴۶، برند «یکویک» خیلی زود توانست توجه بازار داخلی را به خود جلب کرد. در زمانی که ربهای دستساز خانگی یا محصولات فلهای هنوز در بسیاری از خانهها رایج بودند، رب یکویک، نخستین محصول موفق این شرکت، نوید ورود به عصر تازهای از تولید صنعتی و بهداشتی مواد غذایی را میداد.
در دههی ۱۳۵۰، همزمان با گسترش شبکهی توزیع و افزایش تقاضا، محصولات تازهای چون خیارشور، مربا، کمپوتهای میوه، نخودفرنگی و لوبیا چیتی کنسروی به خط تولید اضافه شد. این گسترش هوشمندانه در سبد کالا، یکویک را از یک تولیدکنندهی رب به یک برند جامع در صنایع غذایی بدل کرد. نکتهی حائز اهمیت آن بود که توسعهی محصول نه از سر شتابزدگی، بلکه بر پایهی زیرساختهای کشاورزی و صنعتی مستقر در دشت مرغاب انجام میگرفت؛ فرآیندی که به برند اجازه میداد کیفیت را قربانی کمیت نکند.
پایداری در طوفان؛ یکویک در گذر زمان
مسیر رشد و تداوم یک برند در کشورهایی با اقتصاد ناپایدار، نوسانات شدید سیاسی و تحریمهای گسترده، نیازمند هوشمندی و انعطافپذیری بالا است. «یکویک» از معدود برندهای ایرانی است که توانسته است در گذر از پنج دهه، با وجود همهی بحرانها، هویت برند، کیفیت محصول و پیوستگی تولید را حفظ کند.
از اوایل دههی ۱۳۵۰، در شرایطی که شرکت دشت مرغاب با اتکا به زیرساختهای صنعتی و کشاورزی مستقر در دشت حاصلخیز فارس، جایگاه خود را بهعنوان یکی از پیشگامان صنایع غذایی کشور تثبیت کرده بود، نشانههای نخستین از تحولات ژرف سیاسی و اقتصادی در افق ایران پدیدار میشد. این برند نوپا ناگزیر با چالشهایی روبهرو شد که ادامهی مسیر را برای بسیاری از برندهای نوپای دیگر دشوار یا ناممکن ساخت.
با وقوع انقلاب ۱۳۵۷ و سپس آغاز جنگ هشتساله، بسیاری از بنگاههای صنعتی با بحران تأمین مواد اولیه و آشفتگی بازار مواجه شدند. با این حال، «یکویک» که از ابتدا بر تولید بومی و زنجیرهی تأمین محلی مبتنی بر کشاورزی منطقهای متکی بود، توانست فعالیت خود را بدون وقفه ادامه دهد و حضور مستمر خود را در بازار حفظ کند. در سالهایی که بسیاری از صنایع از بازار خارج شدند، برند یکویک با رویکردی آرام و مؤثر، جایگاه خود را نزد مصرفکنندگان ایرانی تثبیت کرد.
در سال ۱۳۷۴، این شرکت به سهامی عام تبدیل شد و سهام آن در بورس اوراق بهادار عرضه گشت. در این زمان، سهام عمدهی شرکت دشت مرغاب در اختیار نهادهای دولتی یا وابسته به دولت قرار داشت.
در سال ۱۳۷۹، با تأسیس شرکت پخش یکویک (سهامی عام)، تحولی بنیادین در زنجیرهی توزیع برند رقم خورد. این شرکت، با بیش از ۲۵ مرکز پخش فعال و شبکهای گسترده از نیروهای فروش، ساختاری نوین برای توزیع محصولات ایجاد کرد که نقش مهمی در حفظ تازگی، کنترل قیمت و تثبیت حضور برند در سراسر کشور ایفا کرد.
خصوصیسازی شرکت دشت مرغاب در سال ۱۳۸۴، اگرچه در ابتدا با چالشهایی همراه بود، اما به تدریج زمینهساز چابکسازی سازمانی و ورود نگاه رقابتی به تولید شد. در دههی ۱۳۹۰، با افزایش رقابت در بازار داخلی، تغییرات سبک زندگی مصرفکنندگان، گسترش سوپرمارکتهای زنجیرهای و ورود برندهای خارجی، «یکویک» ناگزیر بود بیش از گذشته بر کیفیت، تنوع و برندینگ سرمایهگذاری کند.
دههی ۱۴۰۰، دههی مواجهه با چالشهای تازه است: بحران کمآبی، نوسانات ارزی، رشد تورم، تحریمهای بینالمللی و تغییر در الگوی مصرف نسل جوان. اگرچه اکنون رقابت تنگاتنگتر از همیشه است، اما برندهایی که بر پایهی اعتماد، استمرار و کیفیت بنا شدهاند، همواره شانس بالاتری برای بقا در بازارهای پرنوسان امروزی خواهند داشت.
برای مشاهدهی شبکهی ارتباطی شرکت دشت مرغاب با نام تجاری یکویک، به سایت رسمیو مراجعه کنید.
🔗 مشاهدهی گراف شبکهی ارتباطی برند یکویک
از مزرعه تا بازارهای جهانی
برندسازی بینالمللی در صنعت مواد غذایی، به دلیل تفاوت در ذائقهها، فرهنگ مصرف و استانداردهای بهداشتی، همواره مسیری دشوار و پیچیده بوده است. «یکویک» بهعنوان برندی ریشهدار در صنعت غذایی ایران، توانسته با تکیه بر کیفیت محصولات و درک عمیق از بازارهای هدف، گامهایی سنجیده در این مسیر بردارد. امروزه محصولات این برند در بیش از بیست کشور جهان از جمله آمریکا، آلمان، انگلستان، کانادا، استرالیا و کشورهای حاشیهی خلیج فارس حضور دارند. دریافت گواهینامههای معتبر بینالمللی نظیر HACCP و ISO 22000 تأییدی بر انطباق استانداردهای تولیدی این برند با الزامات بازارهای جهانی است. هرچند محدودیتهایی نظیر تحریمهای مالی، هزینههای بالای لجستیکی و رقابت شدید جهانی، مسیر صادرات را برای برند یکویک چالشبرانگیز ساخته است، اما نگاه این برند به صادرات فراتر از سودآوری کوتاهمدت است و آن را بهعنوان ابزاری استراتژیک برای تثبیت هویت برند و کسب اعتبار بینالمللی میبیند.
در آینده، با توجه به رشد جامعهی مهاجر ایرانی و محبوبیت غذاهای ایرانی در سراسر دنیا، یکویک میتواند از طریق تقویت حضور دیجیتال، تمرکز بر بازارهای خاص و حضور در نمایشگاههای معتبر جهانی، جایگاه خود را در عرصهی بینالمللی مستحکمتر نماید.
یکویک در آزمون زمان
در دنیای رقابتی امروز که برندها با سرعتی شگفتآور ظهور کرده و گاه به همان سرعت از یاد میروند، ماندگاری یک برند دستاوردی دشوار و ارزشمند است. برند «یکویک» با بیش از پنج دهه حضور در صنعت غذایی ایران، اکنون در نقطهای تعیینکننده ایستاده است: آیا این برند میتواند جایگاه دیرینهاش را حفظ کند؟
در سالهای اخیر، مجموعهای از چالشهای پیچیده مسیر این برند را تحت فشار قرار دادهاند: افزایش هزینههای تولید و نهادههای کشاورزی، بحران آب و تغییرات اقلیمی در دشت مرغاب، رقابت شدید با برندهای تازهنفس و محصولات وارداتی و تغییر ذائقه و سبک زندگی نسل جدید.
اگر استراتژیهای هوشمندانهای برای غلبه بر چالشهای بازارهای پیچیدهی جهان امروز تدوین و پیادهسازی گردد، «یکویک» میتواند بهعنوان یک میراث صنعتی ماندگار، برای نسلهای آینده باقی بماند.

«پارس»، واژهای که ریشه در تاریخ دارد و یادآور سرزمین کهن ایرانیان و خاستگاه امپراتوری هخامنشی است، نامی است که محمدتقی برخوردار، صنعتگر و تاجری بلندپرواز و آیندهنگر، برای مجموعهای از شرکتهای تأثیرگذار خود برگزید. مردی که رویایش تنها تجارت نبود؛ بلکه به صنعتی شدن و توسعهی پایدار کشور میاندیشید. در دههی ۱۳۴۰، دورهای که با رشد اقتصادی و گسترش صنایع داخلی همراه بود، سیاستهای حمایت از تولید ملی، زمینهی شکوفایی بخش خصوصی را فراهم کرد. در این فضا، کارآفرینانی همچون محمدتقی برخوردار با سرمایهگذاریهای گسترده در حوزهی تولید، نقش مهمی در مسیر صنعتی شدن ایران ایفا کردند. در این...
سخن پایانی
«یکویک» فراتر از یک نام تجاری، بازگوکنندهی روایتی است که از مزارع حاصلخیز دشت مرغاب آغاز شد و با گذر از کارخانهها و خطوط تولید، به سفرههای خانوادههای ایرانی رسید و اکنون چشم به بازارهای جهانی دارد.
در این مسیر، آنچه یکویک را متمایز ساخته است، نه صرفاً کیفیت مواد اولیه یا تنوع محصولات، بلکه پایداری در تعهد، ثبات در ارزشها و احترام به سلیقه و سلامت مصرفکننده است. «یکویک» طی نسلها، به بخشی از فرهنگ مصرف خانوادههای ایرانی بدل شده است؛ پلی میان گذشتهی سنتی و نیازهای زندگی مدرن.
اگرچه آیندهی صنعت غذا در ایران، با چالشهایی همچون تغییر اقلیم، رقابتهای پیچیده، و فشارهای اقتصادی روبهروست، اما برندهایی که بر اساس اعتماد، صداقت، و ارتباط واقعی با مصرفکننده بنا شدهاند، همواره شانس بیشتری برای بقا دارند.